یکی از بهترین راه های دستیابی به بینش درباره ماهیت هر سازه شخصیت ، شناخت فرایندهایی است که در تحول آن سهیم هستند. عوامل خطر سازی برای شکل گیری کمال گرایی عبارت اند از: عوامل والدینی ، عوامل مزبوط به خود و عوامل محیطی است.


طبق نظر مشاوران خانواده در خصوص عوامل والدینی می توان گفت کمال گرایی زمانی شکل می گیرد که والدین می خواهند فرزندشان عملکرد بسیار عالی داشته باشند و و به عنوان پدر و مادر ، هدف های کمال گرایانه و معیار های سطح بالا دارند و در نتیجه الگو سازی کودکان از والدین انجام می گیرد. بیشتر کمال گرایان نا سالم در خانواده هایی پرورش پیدا می کنند که اگر عملکرد آن ها عالی نباشد، مورد سرزنش و انتقاد قرار می گیرند. 

فرزند پروری و کمال گرایی از دیدگاه راجرز:

 راجرز معتقد بود که کودکان وقتی تایید والدین را مشروط به بر اوردن انتظار های آن ها بدانند، مستعد بروز ضعف در عزت نفس هستند. در این والدین تایید کودکان از سوی والدین، مشروط به عملکرد کودکان است و والدین هنگامی برای فرزندان خود ارزش قائل می شوند که آن ها پیشرفت هایی داشته باشند. و هر گاه به این صورت پیش روند، محبتی نثار فرزندان خواهند کرد و در غیر این صورت آن ها با کم توجهی از سوی والدین رو به رو می شوند. در مسیر کمال گرایی نا سالم لزومی ندارد که والدین حتما به صورت کلامی انتظار ها و انتقاد های خود را به کودکشان منتقل کنند. انتقال توقع ها، انتقاد ها و سرزنش ها حتی با یک حرکت چشم، سر و شانه هم می تواند صورت بگیرد. اعمال فشار برای کامل بودن و نیز محبت و تایید مشروط با نیاز های رشدی کودکان تقابل می یابد و به عبارت دیگر، بر شناخت فردی و اجتماعی کودک اثر می گذارد و باعث می شود کودک خود و تمام محیطش را بر این اساس بنا نهدو و در واقع این عقیده در آن ها ایجاد می شود که فقط زمانی خوب هستند که پیشرفت کنند. کودک نا توان از براوردن انتظار های والدین، احساس مزمن نا امیدی و درماندگی را تجربه خواهد کرد. 

فرزند پروری و کمال گرایی از دیدگاه آدلر:

در روانشناسی ادلر نیز به فرزند پروری توجه ویژه شده است. بر اساس این نظریه، سبک زندگی هر فرد بر همه جنبه های زندگی او از جمله شیوه رفتار با کودکان اثر می گذارد. در خانواده هایی که رقابت، بی توجهی، سلطه گری، بهره کشی و یا ناز پرورده کردن وجود دارد، عموما کودکان باورهای منفی را درباره خودشان، زندگی و دیگران در ذهن می پرورانند و این باور ها اساس رفتار آن ها را شکل می دهد. این باور های اشتباه عبارت اند از:

تعمیم های افراطی برای مثال هیچ کس مرا دوست ندارد و در واقع استفاده از هیچ و همه به مقدار زیاد و تعمیم دادن  اتفاقی به همه ی موقعیت های زندگی است. مورد دیگر که می توان مطرح کرد تحریف ضروریات زندگی است یعنی این که زندگی برای من خیلی سخت است و یا این که ارزش های شخصی را دست کم می گیرند برای مثال من هیچ ارزشی ندارم و یا ارزش های نادرست برای مثال من باید به عالی ترین مقام برسم.

در این حالت، کودک نا سازگاری از نوع یاس را نشان می دهد که ناشی از ناتوانی در پیدا کردن راه های مفید برای اهمیت یافتن و تعلق پذیری و نیز ناتوانی در کنار امدن با احساس حقارت است. در مقابل برای توصیف حالت روانی سالم، از واژه دلگرمی استفاده می شود که به معنای احساس تعلق مثبت داشتن و پذیرفتن این مسئله که هیچ کس از جمله خود فرد کامل نیست. 

در خصوص عوامل مربوط به خود کودک ، معنقد هستند در کودکانی که آمادگی زیستی برای جامعه پذیری و اثر پذیری از دیگران نشان می دهند احتمال شکل گیری کمال گرایی وجود دارد. عامل دیگر که می توان مطرح کرد خلق و خوی کودک است. خلق و خوی کمال گرایانه ، سطوح بالای تحریک پذیری و سماجت را شامل می شود. 

طبق نظر مشاوره روانشناسان در خصوص عوامل محیطی، جامعه به افراد برای پیشرفت در موقعیت های آموزشی و کاری فشار می آورد و این فرایند با ایجاد محیط رقابتی به مقایس های اجتماعی مکرر می انجامد. عوامل اجتماعی و محیطی مانند خویشاوندان، همسالان، مربیان و محیط مدرسه در رشد کمال گرایی نوجوانان، بسیار موثرند. 

همانطور که می بینید، دوران کودکی در کمال گرایی بسیار مرتبط هستند و نمی توانیم از اهمیت آن غافل شویم و آن را نادیده بگیریم. بیشتر رفتارهایی که در بزرگسالی داریم و نوع ارتباطات و عملکردهایی که داریم می تواند مربوط به گذشته و دوران کودکی مان و یا محیط و الگو پذیری باشد. به همین دلیل به والدین توصیه می شود که در تربیت فرزندان آگاهی لازم را داشته باشند و آن را بی اهمیت ندانند. در جامعه امروزی یادگیری مهارت های فرزند پروری بسیار ضرورت دارد برای کسب اطلاعات بیشتر با کلینیک روانشناسی در ارتباط باشید.