در بسیاری از موارد افراد نمی دانند که چگونه خشم، درد و استرس خود را کنترل کنند و به همین دلیل افراد باید به دنبال یادگیری روش های سالم رهاساختن خشم باشد. طبق نظر مشاور خوب روانشناس اگر که از خشم تان از موارد گذشته آگاه نباشید و یاد نگرفته بودید با آن به صورت سازنده برخورد کنید این خشم به صورت نهفته در شما باقی خواهد ماند. و زمانی که اطرافیانتان رفتاری را داشته باشند که در گذشته و کودکی شما در پیش گرفته بودند خشمگین می شوید و این خشم سرکوب شده خود را نشان می دهد.

خشم سالم و نا سالم:

افراد بسیاری خشم را هیجان منفی می دانند اما هیجان به خودی خود هیجانی مثبت یا منفی نیست و این که آن را به چه صورتی کنترل می کنیم، باعث مثبت یا منفی شدنش می شود. برای مثال وقتی از خشم به عنوان انگیزه ای برای ایجاد تغییراتی در زندگی مان استفاده کنیم مثبت خواهد بود ولی اگر خشم خود را از طریق روش های پرخاشگرانه نشان دهیم به هیجان منفی تبدیل خواهد شد. برای این که بتوانید تفاوت خشم سالم و نا سالم را تشخیص دهید باید بررسی کنید که آیا خشم شما با موقعیت تناسب دارد یا این که غیر منطقی و افراطی است. در خشم ناسالم دیگران واکنش منفی نشان خواهند داد و باعث افزایش نا کامی خواهد شد و این خشم را سر دیگران خالی خواهید کرد و این خشم رفته رفته بیشتر خواهد شد و دردی را دوا نخواهد کرد.

مدیریت خشم:

طبق نظر مشاور متخصص خانواده شما تنها کسی هستید که می توانید خشم خودتان را مدیریت کنید. سعی کنید سوال های زیر را پاسخ دهیدکه چه چیزی باعث می شود احساس ناراحتی و پریشانی کنید و موقعیت هایی که باعث احساس پریشانی و خشم در شما می شود را شناسایی کنید و اعتقاد شما از این که اطرافیانتان با شما چگونه برخورد کنند چیست و خشمتان را چگونه نشان می دهید و از این شیوه ابراز خشم چه دستاوردهایی دارید؟

دفعه ی بعدی که از دست کسی عصبانی شدید از خود بپرسید که چرا این مسئله مرا عصبانی میکند؟ زیر احساس خشم چه احساسس پیدا می کنم؟ آیا احساس رنجش دارم؟ ترس یا گناه؟ آیا یادآور چیزی از گذشته ام است؟ و چه باوری باعث بروز خشم در شما می شود؟ 

دفترچه ای را تهیه کنید و هر اتفاقی که باعث می شود در آن موقعیت ها احساس تنش، برانگیختگی یا خشم کنید را بنویسید و علت خشم ، احساس نهفته در زیر خشم، ارتباط آن با اتفاقات گذشته، و باوری که باعق خشم شما شده است.

اصلاح کردن باورها:

مدل شناختی در روانشناسی خشم نا سالم را اغلب برخاسته از انتظارات غیر واقع بینانه ، خود پسندانه و غیر منطقی ما از دیگر افراد ، دنیا و خودمان معرفی می کند. چنین باورهایی شامل: من باید هر کاری را به خوبی انجام دهم و دیگران تاییدم کنند. افرادی که با آن ها در ارتباط هستم باید با ملاحظه و مهربانی و احترام با من رفتار کنند. و یا باید همه ی کار ها انطور که من دلم می خواهد پیش برود. با به چالش کشیدن یا تغییر دادن باور های ندرستی که عامل به وجود آورنده ی خشم هستند، خواهید دید که به میزان کمتری خشمگین می شوید.

  بخشش:

بخشش شامل پذیرفتن این نکته است که هیچ کس کامل نیست . با این که شاید هرگز رفتار اطرافیانتان را یا گاهی نوع رفتار آن ها را کاملا تایید نکنید، می توانید این واقعیت را بپذیرید که او همانی است که هست و به احتمال خیلی زیاد ، اعمال او تلاش هایی آگاهانه برای رنجاندن شما یا آسیب رساندن به شما نیست. بر اساس مطالعات روانشناسی تخصصی ازدواج در روابط زناشویی هم شما و هم شریک زندگی تان برای پرهیز از دعوا بر سر همان مسائل، در رفتارتان تغییراتی را بدهید اما نمی توانید از شریک زندگی تان انتظار داشته باشید که خودش را به خاطر شما تغییر دهد. 

مهارت همدلی:

مهارت همدلی در هر رابطه ای بسیار اهمیت دارد. زیرا که در آن خودتان را به جای شخص دیگر می گذارید و از دید او به مسائل نگاه می کنید. اگر افراد توانایی چنین مهارتی را داشته باشند بهتر می توانند اطرافیان خود را درک کنند و در نتیجه از بروز بسیاری خشم ها در روابط کم می شود. مهارت همدلی نیازمند تمرین و تکرار است و بهتر است که آن را از همان دوران اولیه به فرزندانمان آموزش دهیم.

در برخی موارد علت خشم ممکن است به خاطر مسائل بحرانی مربوط به گذشته فرد باشد و گرفتار کنترل کردن، سرزنش کردن و بی صبری تان در برابر ضعف دیگران به دلیل درد های زیادی از گذشته باشد.  و نیاز به بررسی های عمیق تری باشد در این صورت برای رهایی از خشم های سرکوب شده شد بهتر است که از سوی مراکز مشاوران درمان و مهارت های لازم را کسب نمایید.