8کلید افراد دارای اعتماد به نفس شامل عشق به خود که سبک زندگی و منشی را دنبال می کند و به رشد جسمی و روانی او کمک می کند. دوم خودآگاهی که فرد روی احساسات، افکار و رفتارهای خود تعمق می کند و سوم هدف های آشکار که فرد از حس هدفمندی بالایی برخوردار است و چهارم مثبت اندیشی که همواره انتظار تجارب و نتایج مثبت را به همراه دارد. طبق نظر مشاور روانشناس چهار مورد دیگر که مربوط به اعتماد بیرونی می باشد و شامل مهارت های ارتباطی که فرد توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران را دارد و ظاهری مطمئن داشتن، قاطعیت و بیان کردن نیازهای خود با صراحت و کنترل هیجانی می باشد.
الگو بودن والدین:
بر اساس مطالعات مشاوره خانواده مهم ترین کاری که ما می توانیم در زمینه تقویت اعتماد به نفس انجام دهیم این است که خود از اعتماد به نفس قوی و سالمی برخوردار باشیم. معمولا والدین در دوران نوجوانی فرزندانشان به دلیل بحران میانسالی اعتماد به نفسشان کاهش می یابد و با دو راهی ها و تصمیم گیری های بیمناکی رو به رو هستند که تاثیر عمیقی روی آینده فرزندانشان خواهد گذاشت. به همین دلیل والدین باید پیوسته روی عزت نفس و اعتماد به نفس خود کار کنند.
عزت نفس چگونه آسیب می بیند؟
این برداشت که ما فردی بی ارزش هستیم از دو علت ریشه می گیرد، نخست پیام های هویتی منفی که قضاوت های نا معقول و منفی هستند که در طول رشد از آن رنج می بریم و این پیام های هویتی منفی از طرف والدین، همسالان و معلمان ساخته می شود. بیشتر کودکان عبارت هایی نظیر "احمقی"، "دست و پا چلفتی هستی" ، "تنبل" و هزاران موارد دیگر که هویت کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد و نه تنها این پیام ها بلکه فشار و خشم موجود در پشت این پیام ها آسیب زا است. مورد دیگر این که عزت نفس آسیب می بیند، آسیب های دوران کودکی و زمان رشد است، به این معنا که رخداد هایی در طول دوران رشد برای ما اتفاق می افتد که به شدت احساس خطر کردیم مثل سوء استفاده، بد رفتاری جسمی و جنسی تاثیر عمیق در عزت نفس می گذارد زیرا ترسی که با آن آسیب تداعی می شود، هر آن چه را از آن رخداد می شنویم ، می آموزیم و باور داریم، قدرتمند تر می کند. همه ی آسیب های دوران رشد به طور مستقیم وارد نمی شوند بیشتر کودکان از فقدان وطرد شدگی آسیب می بینند. . والدی که می میرد یا خانواده را ترک می کند یا بیماری عضوی از خانواده باعث می شود او نا کار امد شود، می تواند شرایطی به وجود آورد که کودکان احساس بی اهمیتی کنند یا به نحوی خودشان را مقصر بدانند . همچنین خود ارزشی کودکان به صورتی وسیع به شیوه ای که ادم های مهم زندگی کودک با او رفتار می کنند، بستگی دارد. طبق نظر مشاور قبل ازدواج هنگامی که در نقش والد به نیازهای فرزندتان پاسخ می دهید ، تکیه گاهی برای شکل گیری باورش از خود ارزشی و توانایی اش برای مقابله با حوادث مختلف ایجاد می کنید. تاثیرات مثبت به عنوان سازنده هستند و تاثیرات منفی به عنوان تخریب کننده نام دارند. نقش شما به عنوان پدر و مادر این است که سازنده باشید، کسی که با باورهای مثبت درباره کودک به او کمک می کنید نسبت به خود خوب و مثبت فکر کند. گذاشتن زمان کافی برای فرزندان ، در آغوش گرفتن کودک ، رفتار به شیوه ای خوب و پاسخ به نیاز هایش باعث می شود که باور داشته باشد فردی مهم است و ارزش محبت و احترام دارد . عزت نفس و اعتماد به نفس پایین موجب می شود که فرد باور داشته باشد بی ارزش است و به احساس دردناک بی لیاقتی دچار می شود و شما به عنوان والدین می توانید کمک کنید که خود را باور داشته باشند.
برای داشتن اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان چه باید کرد؟
از به کار بردن کلمات توهین آمیز اجتناب کنید.
هر گونه کلمه و عبارت منفی مانند وراج، کودن، بی دست و پا و ..... را حذف کنید زیرا که کاربرد این عبارت ها موجب تخریب عزت نفس افراد می شود و همچنین به کار بردن این عبارات برای خود نیز اشتباه است.
از زبان دقیق و صحیح استفاده کنید.
اغراق نکنید و به موارد منفی شاخ و برگ ندهید و از به کار بردن عبارلت نادرست و منفی اجتناب کنید و از عبارات مثبت و مناسب برای توصیف خود و اطرافیانتان استفاده کنید.
از کلمات عمومی و کلی استفاده نکنید.
از به کار بردن کلمات کلی مانند همه چیز، همیشه، هرگز، کاملا و .... اجتناب کنید و توصیف شما در هر موقعیتی باید خاص آن موقعیت باشد که مشکل در آن اتفاق افتاده است و نباید به موارد و موقعیت های دیگر تعمیم داد. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید با مشاوران مراکز مشاوره خوب در ارتباط باشید.
دیدگاه خود را بنویسید