برخی از موارد هستند که شاید در ابتدا مشکلی نداشته باشد اما به مرور زمان از نظر روانی شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد در ادامه به برخی از ان ها اشاره می کنیم.
مورد اول عزت نفس پایین
این مشکل می تواند به شدت بر روی تصویری که فرد از خودش در ذهنش دارد تأثیر بگذارد. اگرفرد نتواند به اطرافیان کمک کند، خود را ضعیف و بی ارزش و احمق و به دردنخور تصور می کند در نتیجه احساس شرمندگی و بی فایده بودن به او دست خواهد داد و برای تعیین ارزش خودش دائم چشمش به تأیید دیگران است.
مورد دوم نیاز به نجات دیگران
دکتر روانشناس می گوید اشتباه نکنید مهربان بودن و همدلی با اطرافیان خوب است اما این ویژگی می تواند ما را به این باور برساند که باید از عزیزانمان در برابر همه بدی های دنیا محافظت کنیم. بنابراین اگر یکی از نزدیکانتان کار اشتباهی انجام دهد، می خواهید شرایط را درست کنید و این وضعیت می تواند برای آنها و شما مخرب باشد، چون آنها را از مستقل شدن مسئولیت پذیری و در نتیجه درس گرفتن از اشتباهاتشان باز می دارد.
مورد سوم انکار مستمر یا خود انکاری
مشاور خانواده می گوید یک فرد تقریباً همیشه دیگران را در اولویت قرار می دهد و خوشبختی و رفاه آنها را بر خوشبختی خودش مقدم می دارد. ساده تر بگویم این فرد نیاز به استراحت حمایت عاطفی، مراقبت، همدلی و عشق را انکار می کند. اگر به این نتیجه برسد که به همه این ها نیاز دارد، خیلی سریع احساس گناه خجالت یا اضطراب به او دست می دهد. از آنجا که تمرکز او همیشه روی دیگران است، اگر کسی کمکی کند، این فرد مضطرب می شود.
مورد چهارم نیاز به مهر طلب بودن و گرفتن تأیید دیگران
اگر در موقعیتی قرار می گیرید که تقریباً همیشه برنامه ها ،افکار رفتار و احساسات خود را تغییرمی دهید تا همه بتوانند از آن بهره ببرند پس فردی مهر طلب هستید که فقط به دنبال جلب رضایت و تأیید دیگران است. شما دنبال مهر تأیید دیگران هستید و دیگران باید از شما قدردانی کنند، شما را دوست داشته باشند. اگر کسی ناراضی باشد احساس اضطراب می کنید. برای مثال وقتی نه می گویید و یا در مورد احساساتتان صحبت می کنید احساس بدی پیدا می کنید. کلمه پرکاربرد فردی که همیشه می خواهد دیگران را از خودش راضی نگه دارد، «بله» است.
مورد پنجم حد و مرزهای نامتعارف
تحقیقات مرکز روانشناسی اشاره دارد که اگر عزت نفس شما تحت تأثیر قرار گیرد، آن تأثیر در رفتار و محدودیت هایتان اعم از مادی فیزیکی عاطفی یا ذهنی منعکس می گردد. معمولاً افرادی که از اشکال مختلف آسیب و سوء استفاده دوران کودکی رنج می برند در تعیین حد و مرزهای مناسب مشکل دارند محدودیت ها می توانند در بسیاری از زمینه های زندگی تحت تأثیر قرار گیرند.
مورد ششم بیان عاطفی ضعیف
طبق نظر دکتر روانشناس از آنجا که شما همیشه بر این باورید که افکار احساسات یا تصوراتتان اهمیت چندانی ندارند تشخیص اینکه در موقعیت های مختلف واقعاً چه احساسی دارید ممکن است بسیار دشوار باشد. این امر به این دلیل است که شما به ذهنتان یاد داده اید که باور کند مهم نیست چه حسی دارید.
مورد هفتم وابستگی بیش از حد و ترس از طرد شدن
شما طی سالیان طولانی عادت کرده اید که علایق خودتان را کنار بگذارید و در نتیجه خودتان را به طور کامل نادیده بگیرید زندگی شما حول محور دیگران می چرخد و هیچ علاقه ای به سرگرمی ها، احساسات اهداف یا نیازهای خودتان ندارید. اینکه دیگران برای شما چه تصمیمی می گیرند بسیار مهمتر از تصمیم شما برای خودتان است. علائم دیگری نیز وجود دارند حس مسئولیت در قبال احساسات ،تصمیمات، افکار و رفاه دیگران؛ پیش بینی نیازهای دیگران؛ تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران به جای رسیدگی به نیازهای خود؛ جذب افرادی که نیازهای متفاوتی دارند. وقتی اطرافیان شما بحران بزرگی در زندگیشان نداشته باشند یا مشکلی برای حل کردن نداشته باشند بی حوصله می شوید و احساس پوچی و بی ارزشی دارید. اغلب إحساس خشم قربانی شدن، ستایش نشدن و مورد سوء استفاده قرار گرفتن را دارید.
افراد اغلب از خانواده های مشکل دار هستند البته نه همیشه آن ها مشکلات یا کمبودهای خانواده خود را انکار می کنند؛ به طور مطلق خودشان را برای همه چیز سرزنش می کنند؛ تعریف و تمجید را رد می کنند؛ باور دارند که به اندازه کافی خوب نیستند؛ از آنچه هستند احساس شرمندگی می کنند؛ از اینکه مورد نیاز باشند احساس رضایت دارند؛ به خاطر ترس و حس گناه تا آنجا که ممکن است افکار و احساساتشان را نادیده می گیرند و این افراد مشکلات ارتباطی زیادی دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر با مرکز روانشناسی در ارتباط باشید.
دیدگاه خود را بنویسید