عامل های متعددی هستند که می تواند در ازدواج افراد نقش داشته باشد و آن را با مشکلات بسیاری مواجه کند دو علت اصلی در شکست ازدواج وجود دارد که به آن ها اشاره می کنیم
نقش انتظارات خام کودکانه :
طبق نظر روانشناسان مراکز مشاوره خانواده انتظارات و ترجیحات کودکانه نقش اصلی را در شکست ازدواج به همراه دارد این در حالی است که زندگی زناشویی بر خلاف ظاهری نیاز به پختگی و کار کشتگی و کادانی زن و شوهر دارد . در غیر این صورت زوجین هرگز نمی تواند بر مشکلات پیش روی سازگاری و همدلی در ازدواج غلبه کند . علت این مسئله به دلیل وجود تفاوت های اساسی در زن و مرد است . و نه تنها زن و مرد از مبانی و اصول اولیه ارتباط نا آگاه هستند بلکه اجتماع نیز به این بیگانگی و واگرایی و کج فهمی زن و شوهر دامن می زند . باید بگوییم که جامعه جوانان در آستانه ی ازدواج را آموزش نمی دهد بلکه بر عکس سبب تشدید دوری زن و مرد می شود . برای مثال جامعه گرایشات و رفتار های نا مناسب را در زن و مرد تقویت می کند نمونه ی بارز آن این است که اجتماع احساسات نمایی پسران را مورد سرزنش قرار می دهد و به احساسات گریزی پاداش می دهد . مثلا این که مرد نباید گریه کند . اما بر عکس چنین احساساتی را به عنوان ویژگی های زنانه تشویق می کند و آن ها را مستعد خود گذری ، خودشکنی و .... قرار می دهد . ان چه که مهم است ، یادگیری آموزش های لازم پیش از ازدواج برای مدیریت زندگی زناشویی می باشد و این /اموزش ها در جامعه باید افزایش یابد زیرا که در موفقیت ازدواج افراد بسیار نقش دارد .
تفاوت های جنسیتی زن و مرد :
طبق نظر مشاور روانشناس علت شکست در ازدواج ها به دلیل تفاوت های اساسی زن و مرد است و این که هیچ کدام تلاشی برای شناخت گرایشات و ترجیحات ساختاری و جنسیتی طرف مقابل نمی کند برای مثال زن و شوهر درک درستی از تفاوت های کارکرد ها و ترجیحات جنسی ، کیفیات روانشناختی و فیزیکی و ادراک و .... ندارند . برای آگاهی بیشتر به برخی از تفاوت های زن و مرد اشاره می کنیم .
طبق نظر مشاوران مرکز مشاوره ایرانی خوب زن بر خلاف مرد بخش قابل توجهی از هویت و احساس خود ارزشمندی را از طریق تعامل با همسرش کسب می کند و هرگونه تزلزل و نارسایی در این حس عوارض روانی و جسمی را به زن تحمیل می کند . و سلامت این حس در زناشویی در گروی ارتباط و تعاملی پویا با مرد است . از آن جا که زن موجودی ارتباط گرا است سبب می شود که زن احساس رضایت و سر زندگی و خود پذیری کرده و عدم تحقق آن باعث سرخوردگی و دلزدگی زن خواهد شد . در بسیاری از موارد این خواسته ی زن بر آورده نمی شود و علت این مسئله این است که مرد به علت عدم آگاهی از این نیاز زن و از سر ناتوانی و نارسایی تلاش می کند که از بر قرار کردن ارتباط کلامی با زن خودداری کند . اما آن چه که سبب موفقیت یک ازدواج خواهد شد همدلی و هم زبانی و بر قراری نزدیکی عاطفی و احساسی است . البته صحبت هایی که گفته می شود باید جنبه ی صمیمیت و عاطفی داشته باشد زیرا که در غیر این صورت نیاز های زن رفع نمی شود ممکن است که در ابعاد دیگر زندگی زناشویی با مشکل مواجه شود و توانایی پاسخ دادن به نیاز های همسر خود را نداشته باشد . نارسایی در نزدیکی و صمیمیت عاطفی سبب می شود که هر چه بیشتر اختلافات و تعارضات زن و شوهر بیشتر شود که حاصب آن شکست رابطه خواهد بود .
در حالت کلی باید تاکید کرد که به رسمیت شناختن تفاوت های جنسیتی در زندگی زناشویی موجب درگیری رابطه با عوارض و مشکلات گوناگون شده و راه اصلی دوری از این عوارض و مشکلات این است که مرد و زن نسبت به یکدیگر از نوع تفاوت های جنسیتی آگاه شوند و آن ها را قبول کنند و با وجود این تفاوت ها نقطه ی مشترکی را اتخاذ کنند و برای نزدیک تر شدن به یکدیگر و افزایش صمیمیت و پاسخ دادن به نیاز های یکدیگر گام بردارند . برای این که افراد به شناخت کافی از یکدیگر برسند و به آن ها مسلط شوند باید از مراکز مشاوره ازدواج کمک دریافت نمایند و از متخصصان در این زمینه آموزش های لازم را یاد بگیرند و نسبت به آن غافل نشوند . زیرا که شکست در ازدواج برای زن و مرد از بسیاری جهت مشکلاتی را ایجاد می کند و توانایی سازگاری با آن ها بسیار دشوار می باشد به همین دلیل یادگیری مهارت ها و استفاده از آن ها برای زوجین بسیار مناسب و مفید خواهد بود .
دیدگاه خود را بنویسید