می توان گفت که اگر می خواهند کسی را که به کنترل دیگران نیاز دارد ، توصیف کنند نام قربانی می نهند یک معتاد به کنترل عملا نقطه ی مقابل قربانی است . در حالی که قربانی از گرفن هر گونه تصمیمی سرباز می زند ، معتاد به کنترل باید تمامی تصمیم ها را اتخاذ کند . قربانی به دیگران به چشم کمک و نجات دوخته است ، در حالی که معتاد به کنترل تقریبا هرگز درخواست کمکی نمی کند ، زیرا به خود می گوید خودم از عهده اش بر می آیم . قربانی بیشتر لازم دارد که به او بگویندچه کاری کند و چه کاری نکند ، در خالی که معتاد به کنترل است که برای دیگری تعیین تکلیف می کند . بیشتر انسان ها مایل هستند که کنترل زندگیشان را به دست داشته باشند و هنگامی که اوضاع از کنترل آن ها خارج می شود احساس خوبی ندارند اما تفاوت در این جا است که درباره ی معتادان به کنترل لازم است کنترل همه چیز با آن ها باشد و هر کاری خواهند کرد تا مبادا احساس کنند چیزی تحت تسلط و کنترل آن ها نیست . این الگو مشکلات جدی را به همراه دارد که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم .
بر اساس گفته ی روانشناس خانواده خوب معتادان به کنترل دیگران از لحاظ احساسی بسته هستند و به سادگی احساسات آسیب پذیری و عواطف خود را بروز نمی دهند . معتادان به کنترل از این که بپذیرند به شما نیاز دارند ، خوششان نمی آید . معتادان به کنترل آنقدر به شما احتیاج دارند که می خواهند تمام وقت شما را در کنترل خود داشته باشند و به همین دلیل حس مالکیت زیادی دارند و بسیار حسود هستند . این افراد به راحتی از دست شما و دیگران ناراحت می شوند و اگر چیزی مطابق میل آن ها نباشد یا احساس کنند بر اوضاع و امور کنترل کافی ندارند می رنجند و عصبانی می شوند . این افراد می توانند نسبت به عادات زندگی ، امور روزمره ، کار و ..... وسواسی باشند . بنابراین زندگی با آن ها می تواند بسیار دشوار باشد . این افراد دوست ندارند که به آن ها بگویند چه کار کنند، زیرا احساس می کنند که دیگر کنترل دست آن ها نیست . این افراد ممکن است که مشکلات جنسی داشته باشند مانند معذب بودن در رخت خواب و فاصله گرفتن افراطی درباره ی برخی مسائل و نگرش ها و سعی دارند که شما را کنترل کنند و به سختی می توانند تعطیلات اخر هفته برای خود بچینند و استراحت کنند زیرا که ممکن است به کارشان معتاد باشند . این افراد ممکن است بی صبر ، لجوج و کم طاقت باشند و در نتیجه تحریک پذیر باشند . این افراد والدینی سلطه جو و انتقاد گر می شوند زیرا که کودکان و نوزادان کنترل ناپذیر هستند . افرادی که در بزرگسالی توسط بزرگ تر ها کنترل می شده اند و این کنترل موجبات ضعف آن ها را سبب می شده است و ممکن است نا خود آگاه این تصمیم را بگیرند که هرگز در بزرگسالی اجازه ندهند کنترل چیزی از دستشان خارج شود .
چگونه ممکن است به معتاد کنترل جذب شوید ؟
طبق نظر روانشناسان کلینیک روانشناسی در ایران اگر که در کودکی مادر یا پدری کنترل گر داشته اید و بین عشق و کنترل تداعی دارید . شما خود مقداری احساس ضعف دارید و این اعتیاد همسرتان را با قدرت و هدفمندی اشتباه می گیرید و یا شما یک قربانی هستید و به دنبال کسی می گردید که به شما بگوید چه کار بکنید و مسئولیت زندگیتان را برایتان به عهده بگیرد و یا این که نامزد قبلی تان ضعیف و بی مصرف بود و به عنوان عکس العملی در برار همسر قبلی او را جذب کرده اید و در کودکی از لحاظ جسمانی ، جنسی یا کلامی مورد اذیت و آزار قرار گرفته اید و تنها راه میسر برای ارتباط با دیگران را در این می بینید که دیگران شما را کنترل کنند و شما از آن ها بهراسید و در نهایت این که شما خود یک معتاد کنترل هستید و آینه ای از خود را جذب کرده اید .
طبق نظر مشاورین درمان و کنترل چنین افرادی یکی از مشکل ترین کار ها است . زیرا به نا بر مواردی که گفتیم معتاد به کنترل اصولا از کنترل شدن بیزار است و این موضوع شامل اعتراف به مشکل او نیز می شود . مخصوصا اگر که از سوی همسرش اولتیماتوم داده شود . زندگی کردن با چنین فردی دشوار خواهد بود و نباید خودتان را فریب بدهید زیرا که اوضاع ممکن است به مرور زمان بدتر شود .
ازدواج و آغاز زندگی مشترک با چنین فردی دشواری هایی را به همراه دارد می تواند بسیار مشکل افرین باشد به همین دلیل به این موضوع باید دقت شود زیرا که تاثیر آن را به بچه ها هم در آینده خواهید دید . برای این که ازدواج موفقی داشته باشید لازم است که از بهترین روانشناس ازدواج کمک و راهنمایی دریافت نمایید و کاملا سنجیده و آگاهانه تصمیم بگیرید
دیدگاه خود را بنویسید