وقتی رابطه ای پایان می یابد، برای هر دو طرف دردناک است، اما این درد برای کسی که طرد شده مخرب تر است. احساس ویرانی ناشی از طرد شدگی می تواند از موقعیت های بسیار متفاوت و انواع مختلف روابط نشات بگیرد. طبق نظر مشاور روانشناس عوامل گوناگونی وجود دارد که روی نحوه واکنش ما به غم از دست دادن، تاثیر می گذارند عواملی چون ماهیت و مدت رابطه، شدت احساسات طرفین، شرایط جدایی، و تجربیات قبلی مربوط به از دست دادن.
وقتی که کسی که دوستش داریم ما را ترک می کند، این تجربه می تواند باعث شود زخم های قدیمی نیز سرباز کنند و اعتماد به نفس پایین و تردید هایی که از دوران کودکی بخشی از ما بوده دو باره ظاهر شوند.
در هم شکستن:
بر اساس مطالعات مرکز روانشناسی خانواده در این مرحله که بسیار تخریب کننده است شوکه می شوید و درد و نگرانی شدیدی را تجربه می کنید و ناگهان امیدتان را نسبت به ارزش و معنای زندگی از دست می دهید و تلاش می کنید تکه تکه وجودتان را کنار هم نگه دارید اما با وجود همه تلاش ها همه چیز از هم گسسته شده است و این متلاشی شدن عاطفی باعث می شود شما احساس کنید که بدون عشق از دست رفته تان نمی توانید زندگی کنید.
ترک عادت عشق:
ترک عشق دقیقا شبیه ترک هروئین است، و شامل تمنای زیاد ، سراسیمگی و دل آشفتگی برای بازگشتن به عشقی است که دلتنگ آن ها هستید. رنج می کشید، و دردهای زیادی را تجربه می کنید و به دنبال بازگشت او هستید. انسان ها ذاتا نیاز شدید به متصل بودن عاطفی را دارند و روابط گسسته هرگز این نیاز شما به داشتن ارتباط عاطفی را مرتفع نمی کنند. در واقع از دست دادن چنین رابطه ای اغلب باعث می شود این نیاز در شما تشدید شود و این گسستگی عاطفی یک فرایند روانی زیستی را فعال می کند که ممکن است شامل کم خوابی، از دست دادن وزن، اضطراب و خستگی مفرط عاطفی و جشمانی شود. افراد برای رهایی از این وضعیت می توانند انرژی این غریزه را به سمت ایجاد رابطه ای چشم گیر با خود هدایت کنند.
درونی کردن طرد شدگی:
بر اساس نظر مشاوره قبل ازدواج این مرحله زمانی است که شما خشمتان نسبت به عزیز از دست رفته تان را سرکوب کرده و در عوض خودتان را مورد انتقاد شدید قرار می دهید. شما تمایل دارید طرد کننده تان را برتر و بی عیب و نقص و خودتان را پست و پایین بدانید. شما در این دوره هر انتقاد ضمنی یا آشکاری از سوی طرف مقابلتان را به دل می گیرید و ذهنتان همواره درگیر تاسف خوردن به خاطر رابطه می شود. در حالی که در مورد کارهایی که فکر می کنید که باید انجام می دادید یا می توانستید انجام دهید تا جلوی از دست رفتن عشقتان را بگیرید. رنج می کشید. تفاوتی نمی کند که چقدر تلاش کنید تا با این احساس مقابله کنید و احساستان نسبت به خود چندان بهتر نمی شود.
خشم:
در طول مراحل اول خشم شما در واقع خشم و ناراحتی نسبت به خودتان به عنوان یک قربانی است و کارهایی همچون تکان دادن بیهوده دست و سر در هوا با ناراحتی و حمله به بالش و ضربه زدن به آن را می توان دید. تا قبل از این مرحله درک شما از خویشتن که گیر افتاده و تحت محاصره و حملات پی در پی خویشتن بوده است آمادگی لازم برای بلند شدن و جواب دادن به ضربه های حریف و رو به رو شدن با چالش های دنیای بیرونی را پیدا نمی کند. فقط در این صورت است که خشم شما از نوع نیرو بخش و سالم خواهد بود. و به شما این امکان را می دهد که زندگی تان را دویاره احیا کنید. خشم، انرژی را فراهم می آورد که لازم دارید تا از درک جدیدتان از خودتان دفاع کنید و از بقای مستمرتان اطمینان حاصل کنید. برخی از افراد در ابراز خشم مشکل دارند و برای این که مانع از معطوف کردن خشم شان به درون و در نتیجه افسردگی و سراسیمگی شوند نیاز به کمک دارند. گاهی اوقات شما می ترسید خشم تان را نسبت به یار از دست رفته تان ابراز کنید چرا که می ترسید او را پیش از آن چه هست از دست بدهید و در عوض این خشم را نسبت به نزدیک ترین کسان تان ابراز می کنید و در این زمان ممکن است از دیگران انتظارات غیر منطقی داشته باشید و از آن ها توقع داشته باشید که عشق و حمایتی که شدیدا نیازمند آن هستید را برای شما فراهم کنند. وقتی آن ها این انتظار شما را برآورده نمی کنند عکس العمل عاطفی شدید نشان می دهید و خیال پردازی درباره تلافی کردن و انتقام گرفتن از کسی که شما را طرد کرده است در این مرحله نیز وجود دارد.
بلند شدن:
بعد از رد شدن از مراحل بالا شما یک حالت سرخوشی و سرمستی معنوی و مقطعی از آرامش و آزادی را تجربه می کنید. به واسطه درس های سخت و دردناکی که فرا گرفته اید، احساس می کنید قوی تر و دانا تر شده اید. البته این مراحل دوباره و دوباره تکرار می شوند و می تواند در عرض یک ساعت، یک روز، یک ماه یا حتی در یک دوره چند ساله رخ دهد. و آنقدر درگیر آن می شوید تا این که کم کم ضعیف می شود و شما به عنوان فردی تغییر یافته از آن بیرون می آیید. اما برای بیرون آمدن درست از آن یک دست راهنما در طول مسیر نیاز است که به شما کمک کند از میان درد و رنج عبور کنید و از آن درس بگیرید و ارتباط قوی تری با خودتان تجربه کنید. برای این راه می توانید از مرکز روانشناسان انتخاب نو به مدیریت آقای دکتر تابع جماعت و خانم دکتر باقری راهنمایی و کمک دریافت نمایید.
دیدگاه خود را بنویسید