زمانی که زن و شوهر از یکدیگر طلاق می گیرند و در صورتی که پای بچه در میان باشد ، رنج و ناراحتی آن ها همین بچه ها خواهد بود . پدر و مادر های جدا شده معمولا یکدیگر را به خاطر رنج و ناراحتی بچه ها سرزنش می کنند . زمانی که والدین پاسخ اثر بخشی به نیاز های بچه ها بدهند ، راحت تر می توانند با تنش ها کنار بیایند . احساس و تعبیر بزرگ تر ها از طلاق با کودکان متفاوت است زیرا که بچه ها کنترلی بر وضعیت ایجاد شده ندارند زیرا که آن ها در انتخاب مادر و پدر خود نقشی نداشته اند و همچنین در تصمیم طلاق پدر و مادر خود نیز کنترلی نداشته اند . طلاق تاثیرات ماندگاری بر آدم ها می گذارد ولی با کمی کمک به بچه ها می توان قوت ، اعتماد و خوش بینی را به آن ها باز گرداند برخی از راه هایی که می توان شرایط بهتری ایجاد کرد را زوج درمانگر خوب معرفی می کند .
از همسر سابق خود در حضور بچه ها انتقاد نکنید و او را مقصر ندانید .
مشاور تربیت کودک و خانواده بیان می کند که پدر و مادر باید یادشان باشد که کودکان باید تحت حمایت هر دو والد خود باشند ، اگر والدین این هدف را دنبال کنند ، هنگام بروز مشکلات ناشی از طلاق ، انتخاب های درست خواهند کرد . زمانی که والدین از یکدیگر انتقاد کنند ، عزت نفس و خوش بینی بچه ها لطمه وارد می شود و برای بچه ها سخت خواهد بود که پدر و مادری را دوست داشته باشند که پیوسته از یکدیگر عصبانی می شوند در چنین شرایطی ، بچه ها باید وفا داری خود به یکی از والدین را ثابت کنند و از یکی از آن ها جانبداری کنند . اگر والدین یکدیگر را در ذهن بچه ها خراب نکنند ، اکثر بچه ها برداشت واقع بینانه خواهند داشت . بچه ها گاه از یکی از والدین بت می سازند و گاه او را رد می کنند و این طبیعی است . و باید به آن ها مجال داد با یاس و نا امیدی کنار بیایند تا تصورات آن ها به تدریج واقع بینانه شود . اگر خیلی از هم انتقاد نکنید ، بچه ها در جریان کنار آمدن با یاس و نا امیدی ، روی حمایت تان حساب خواهند کرد . اگر این امکان پذیر نیست و باید به بچه ها بگویید چرا باید در برابر اعمال مضر و غیر مسئولانه همسر سابق کاری کنید ، مسائل را در کمال مهربانی توضیح بدهید . سعی کنید با توضیحات تان تصویر او را در ذهن بچه ها مخدوش نکنید . آن ها برداشت ها و احساسات خود را به سرعت حلاجی می کنند و اگر نظرتان را به آن ها تحمیل نکنید ، برداشت و احساس شان را واقع بینانه تر می کنند .
از بچه ها به عنوان قاصد استفاده نکنید .
هرچه بچه ها کمتر درگیر جنگ و دعوای پدر و مادر شوند ، بهتر خواهد بود . کودکان از چنین فشار هایی بیزار هستند و از این که در چنین وضعیتی قرار بگیرند ، عصبانی می شوند .
به فرزندان خود اطمینان بدهید که هنوز آن ها را دوست دارید و طلاق تقصیر آن ها نیست .
بسیاری از بچه ها خودشان را در طلاق مادر و پدرشان مقصر می دانند و بنابراین باید به آن ها توضیح داد که طلاق شما به مشکلات خودتان بر می گردد و ربطی به آن ها ندارد . در ضمن ، مراقب احساس بی عرضه گی آن ها باشید . بچه ها خیلی سریع نتیجه می گیرند که چون با پدر و مادرشان زیر یک سقف زندگی نمی کنند ، مطرود و بی ارزش هستند باید این تلقی و هر نوع تلقی منفی دیگر را اصلاح نمود و همچنین به کمک مشاور حرفه ای در بهترین کلینیک روانشناسی تهران می توان باور های نادرست افراد را رفع کرد .
کاری کنید که بچه ها رابطه با هر دو نفرتان را حفظ کنند .
ارتباط با پدر و مادر ، نقش مهمی در سازگاری کودکان با طلاق دارد . هر کاری از دستتان بر می آید بکنید تا بچه ها با همسر سابق تان رابطه داشته باشند . به شرط آن که امنیت و آسایش آن ها به خطر نیفتد . مشکلات مربوط به ملاقات بچه ها را به کمک همسر سابق خود حل کنید نه با وساطت بچه ها . این طبیعی است که رفتار بچه ها پس از ملاقات با همسر سابق قدری عوض شود . سازگار شدن با دو خانه و با دو آدم متفاوت با رفتار های متفاوت ، سخت است .
طبق نظر روانشناسان مرکز مشاوره روانشناسی خوب بچه ها دوست دارند با هر دو نفرتان زندگی کنند . بچه ها طبیعتا دوست دارند هم زمان با پدر و مادرشان زندگی کنند و به عنوان خانواده خوب باشند .خردسالان حتی در مورد این که ای کاش پدر و مادرشان با هم زندگی می کردند غرق خیال می شوند . بعضی از پدر ها و مادر ها نمی توانند صداقت به خرج دهند و بگویند که نمی توانند با هم زندگی کنند . کودکان از این که بشنوند پدر و مادرشان نمی توانند با یکدیگر زندگی کنند ناراحت میشوند . ولی دانستن حقیقت موجب می شود که به جای این که غرق خیال شوند خود را با آن شرایط سازگار کنند . اما زمانی که والدین حقیقت را نگویند در واقع سازگاری آن ها را به تاخیر می اندازند . و باید در گفت و گو با آن ها حساسیت به خرج داده و تمام مهارت های ارتباطی خود از جمله گوش دادن و همدلی با احساس نا امیدی و عصبانیت بچه ها را به کار برند .
دیدگاه خود را بنویسید