انسان موجودی اجتماعی است و از این رو، زمانی که گروهی از مردم گرد هم می آیند در بین آن ها مجموعه ای از کارکرد ها باورها، هنجارها و ارزش ها میانشان پدیدار می شود که بر شیوه رفتاری آن ها تاثیر می گذارد . پیداست که انسان امروزی نمی تواند جدا از تشکیلات و سازمان های متشکل از هم نوعان خود زندگی کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مهارت های ارتباطی وقت روانشناس خانواده را فراموش نکنید.
یونگ معتقد بود که افراد آدمی در تعامل با یکدیگر ، دو نوع طرز تلقی متفاوت از خود نشان می دهند که شامل درون گرایی و برون گرایی می باشد. این تیپ ها ، خصوصیات ذاتی فطری اند که در جریان زندگی قابل تغییر و اصلاح هستند. هر کس در اصل به یکی از این دو طریق با جهان ارتباط برقرار می کند اگر چه جهت دیگر نیز همیشه برای فرد باقی می ماند. در حالت درون گرایی، جهت گیری اصلی فرد به درون و به جانب خویشتن است. شخص درون گرا غالبا متوجه عوامل درونی و ذهنی است و زیر نفوذ این عوامل قرار دارد. تردیدی نیست که او شرایط و اوضاع و احوال بیرونی را می بیند اما عوامل درونی و عناصر ذهنی در او برتری و مزیت دارند و حاکم بر احوال و رفتار او هستند. فرد درون گرا دو دل، کتفکر و محتاط است. ولی فرد برون گرا به بیرون و جهان خارج گرایش دارد و از نظر اجتماعی درگیر و فعال است. در حالت برون گرایی توجه فرد به امور و اشیا خارج است و سایر اعمال اساسی او صرفت معلول مناسبات امور و عوامل بیرونی است و نه حاصل ارزیابی ذهنی.
نظر ایزنگ در مورد درون گرایی چیست؟
از نظر آیزنگ ، درون گرایان قوی تر از برون گرایان به تحریک حسی واکنش نشان می دهند و حساسیت بیشتری به محرک هاس سطح پایین نشان می دهند و آستانه ی درد پایین تری از برون گرایان دارند که این موضوع به اختلاف در سطح انگیختگی مغز مربوط می شود. طبق یافته های او سطح پایه ی انگیختگی مغز برون گرایان پایین تر از درون گرایان است.
رابطه درون گرایی و برون گرایی با شادکامی چیست؟
روانشناسان در رابطه با مفهوم شادکامی به عامل های پیش بینی کننده و ارتباط آن با شخصیت علاقه مندند همچنین درباره تاثیر شخصیت بر میزان شادکامی ، مطالعات زیادی کرده اند که همگی برونگرایی شادی را تاکید می کنند. به نظر برخی از کارشناسا ، دو بعد از شخصیت انسان را در تعیین میزان شادکامی مهم تر می دانند. آیزنگ یکی از این دو بعد را برون گرایی و آرامش و دیگری را درون گرایی و عصبانیت نامید. او معتقد است اکثر مردم شخصیتی تک بعدی و افراطی دارند یعنی فرد طبیعی کسی است که نه کاملا درون گراست و نه کاملا برو گرا و نه کاملا خشن و عصبای و نه کاملا خونسرد و آرام. با این حال شخصیت بسیاری از افراد در یک بعد نسبت به بعد دیگر پیشرفته تر است و به همین جهت برخی برون گرا و برخی دیگر درون گرا هستند. پژوهش ها نشان می دهد که برو نگرایی می تواند وجود عاطفه مثبت و شادی را برای چند سال بعد پیش بینی کند. در تحقیقات تحت عنوان ابعاد شخصیت به این نتیجه رسیدند که شادکامی با برون گرایی ، خوش بینی، رضایت از زندگی و خود پنداره همبستگی مثبت دارند. از آن جایی که هر فرد با وجود درجه ای از درون گرایی و برون گرایی زمانی که برای ازدواج در کنار هم قرار گیرند مشکلاتی را تجربه کنند و برای حل این مسئله نوبت مشاور ازدواج را نادیده نگیرید.
تفاوت بی درون گرایی و برون گرایی چیست؟
به نظر آیزنگ معمولا افراد برون گرا افرادی هستند اجتماعی، علاقه مند به مهمانی، دارای دوستان فراون و طالب هیجان که بدون تفکر و اندیشه و به صورت تکانشی عمل می کنند. فرد درون گرا، بر خلاف خصوصیات بالا فردی است آرام، خود دار و در خود فرو رفته و تاملی که به احساسات آنی اعتماد نمی کند و زندگی با نظم و قاعده را بر زندگی بر مبنای شانس و خطر ترجیح می دهد. علاوه بر تفاوت های ذکر شده موارد دیگری هستند که می توانیم اشاره کنیم که شامل: درون گرایان در مدرسه موفق عمل می کنند و این موفقیت بیشتر در درس های پیشرفته تر آشکار است.همین طور دانشجویانی که به دلایل درسی ترک تحصیل می کنند بیشتر برون گرا هستند ولی افرادی که به دلیل روانی ترک تحصیل می کنند بیشتر درون گرا هستند. مورد بعدی که می توانیم اشاره کنیم این است که برون گرایان ترجیح می دهند که تعطیلات را با دیگران بگذرانند و در حالیکه درون گرایان تعطیلات را به تنهایی به پایان می رسانند. برون گرایان به دنبال تغییر و تحول در شغل روزمره خود هستند در حالی که درون گرایان نیاز چندان به تغییر احساس نمی کند. و همچنی برون گرایان شوخی های تند و زننده را دوست دارند و در حالی که درون گرایان شوخی های تند و زننده را دوست ندارند و شوخی های روشنفکرانه مااند استفاده خنده دار از کلمات و لطیفه های ظریف را می پسندند. همچنین برون گرایان در مقایسه با درون گرایان از لحاظ جنسی فعال تر هستند و تلقین پذیر تر نیز هستند. و می توان گفت که درون گرایان به سر و صدا واکنش بیشتری نشان می دهند .
ما نمی توانیم با حتم بگوییم که کدام یک از این دو ویژگی بهتر است و یکی را بر دیگری ترجیح نمی توانیم بدهیم و موفقیت در شغل و زندگی مان به مسیری است که انتخاب می کنیم و این که بگوییم به خاطر درون گرا و برون گرا بودن ما در کاری موفق نشدیم زیاد علمی نخواهد بود. بر اساس مطالعاتی که در بالا نیز مطرح شد شما می توانید در روابطتان آگاهانه تر برخورد کنید شرایط بهتری را تجربه کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه با تلفن مراکز مشاوره تهران در ارتباط باشید و اطلاعات لازم را از سوی آن ها دریافت نمایید.
دیدگاه خود را بنویسید