مطالعات نشان می دهد که افراد متاهل شاد همان افرادی هستند که در زمان مجردی هم شاد بوده اند. به عبارت دیگر زمانی که شما در مجردی شاد هستید، نشانگر این است که زندگی زناشویی شادی را تجربه خواهید کرد. این یکی از مهم ترین حقایق مربوط به روابط زناشویی است. قوی ترین پایه برای داشتن روابط زناشویی خوب زمانی است که هر دو شرکای زندگی از نظر درونی احساس خوشنودی و رضایت داشته باشند. اگر بهترین ها را برای شریک زندگی تان می خواهید، باید خودتان در صحت و سلامت باشید. هر چقدر نیازهای خودتان را فراموش کنید، خطر این که مشکلات بیشتری در آینده با آنها مواجه شوید وجود دارد.

طبق نظر مشاور روانشناس افراد خیلی ساده نیازهای خود را فراموش می کنند و فکر می کنند که اگر نیازهای خود را در اولویت آخر قرار دهند، عشق خودشان را نشان می دهند  و همسرشان او را بیشتر دوست خواهد داشت و رابطه شان بهتر خواهد شد ولی این عشق واقعی نیست و در واقع عشق واقعی این است که مراقب خودتان باشید تا بتوانید مراقبت خوبی از دیگران انجام دهید و تا زمانی که نتوانید از خودتان مراقبت کنید، توانایی حفظ رابطه شاد را نخواهید داشت.

اگر ازدواج کنم شاد خواهم شد!

کسانی هستند که می گویند تشکیل خانواده باعث شادی شان می شود و آن ها واقعا دلشان شریک زندگی می خواهد و عمیقا باور دارند اگر ازدواج کنند شادتر خواهند شد.این موضوع امری متداول و قابل فهم در همه جای جهان است . اگر فردی خوشحال نیست و انتظار دارد که شریک زندگی اش او را خوشحال کند دیر یا زود نا امید خواهد شد. شریک زندگیتان ممکن است فردی دوست داشتنی، مشوق و شنونده خوبی باشد ولی او نمی تواند شما را خوشحال کند . همه ی ما دلایل زیادی برای شاد نبودن داریم ولی در آخر شادی انتخابی است که ما برای دور ریختن تمام آن دلایل انتخاب می کنیم. 

تلاش بیش از اندازه:

بر اساس مطالعات مشاوره ازدواج افرادی هستند که تمام اوقات خود را برای شاد کردن همسرشان صرف می کنند و این امر باعث کلافه شدنشان می شود و احساس می کنند که طرف مقابلشان هرگز خواسته های او را در نظر نمی گیرد. ما باید به طرف مقابلمان اعتماد کنیم تا بتوانند مسیر واقعی که از آن لذت می برند را پیدا کنند. و از طرف دیگر و به همین میزان باید به شریک زندگی مان فضای مناسب برای پیدا کردن راه خودش بدهیم. اگر فردی تلاش زیادی برای شاد کردن طرف مقابلش کند، ممکن است نتیجه ی عکس آن را بگیرد و طرف دیگر او را به صورت فردی نیازمند و یا کلافه ببیند. و هر دوی آن ها مرتکب اشتباهی بزرگ می شوند که منجر به دلخوری و قهر و دعوا می شود. در اکثر اوقات، این امر باعث می شود تا یک  عدم درک صحیح به وجود بیاید. 

می توان گفت که هر اتفاقی که در بیرون افراد بیفتد هیچ تاثیری بر روی شادی افراد ندارد . تنها عاملی که باعث خوشحالی می شود تغییرات درون افراد است . همه ی ما تجربه ی گیر افتادن در شرایط دشوار که دوست نداشته ایم را داشته ایم. برخی از مواقع اگر زمان مناسب و کافی باشد می توانید موارد را تغییر دهید و برخی مواقع دیگر هم نمی توانید این کار را کنید. اگر چه ما همواره دارای انتخاب هایی در زندگی مان هستیم. ما همواره انتخاب هایی داریم و دائما در حال انتخاب کردن هستیم. چه آن را متوجه باشیم و چه نباشیم. همواره خودمان انتخاب می کنیم . هر احساسی که داریم و به هر موردی که فکر می کنیم همواره دارای انتخابی برای این که چگونه با این احساسات کنار بیاییم وجود دارد. افراد دو انتخاب دارند و اولین انتخاب، این است که در مواقع وجود رویدادهای لذت بخش به میل شخصی از آن ها لذت می برند و حالشان بهتر می شود ولی برخی دیگر هستند که زمانی که دچار استرس و فشار روانی می شوند که علت آن افکار منفی است و لذا به خودشان اجازه ی این که از مواردی که لذت بخش است استفاده کنند را نمی دهند و این باعث می شود که از شادی فاصله بگیرند.

تصویر ذهنی:

زمانی که عاشق می شوید، شریک زندگیتان بهترین فرد و محبوب ترین در تصورات شما خواهد بود. و زمانی که با معشوقتان هستید خوشحال ترین فرد دنیا به نظر می رسید. همگی به این بستگی دارد که چگونه درباره خودتان فکر می کنید اگر احساس خوبی درباره خودتان دارید می توانید آینده خوبی را برای خودتان تصور کنید و از آن لذت ببرید. اگر چه افرادی که احساس بدی راجع به خودشان دارند دچار فشار روانی می شوند و آن ها نگران هستند که برای اندازه کافی برای شریک زندگی خوب به نظر نمی رسند و این باعث می شود همه چیز دشوار به نظر برسد. تمام محدودیت هایی که ما در زندگی داریم به خاطر تصویر ذهنی است که خودمان به عنوان فردی که در ذهنمان است، داریم.

در برخی از مواقع فرد می تواند تمام زیبایی ها و جذابیت ها و خواسته هایش را به معشوقش نشان دهد ولی بعدا احساس کند که معشوقش به حدی زیبا و عالی است که هیچ کدام نمی توانند و ادعا کنند که برتر هستند. آن ها نگران هستند که اگر طرف مقابلشان خود واقعی او را بشناسد از وی نا امید خواهد شد. و به خاطر همین آن ها همواره خود واقعی شان را پنهان می کنند و همواره در تلاش هستند که خودشان را بهتر از آن چه که هستند نشان دهند. ولی این مورد به مدت طولانی کارایی نخواهد داشت . ما نیاز داریم تان شهامت و جرات روراست بودن را با خودمان داشته باشیم . برای یادگیری مهارت های جرات ورزی و مراقبت های اساسی از خودتان می توانید با مرکز مشاوره خوب در ارتباط باشید در .اقع مواردی که گفته شد مهارت هایی هستند که در هر مقطعی از زندگی سودمند خواهند بود به همین دلیل یادگیر یآن ها برای سلامت روانتان و داشتن عملکرد های بهتر ضروری خواهد بود.